«طلبة شهید: رمضان عباسی» شهادت حد نهایی تکامل انسان است، شهادت حد نهایی زندگی جاودانه ابدیت است. چون خدا میفرماید: و لاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون» مپندارید آنانکه در راه خدا کشته میشوند مردگانند، بلکه زندهاند و در نزد پروردگارشان روزی میخورند. (آل عمران/169) شهادت باعث میشود که انسان با خدا ملاقات کند و چه زیبا گفت: رسد آدمی به جایی که به جزخدا نبیند. پدر و مادر عزیزم، شما باید در دنیا امتحان خود را بدهید، فرزندداری هم آزمایش است، همه چیز آزمایش است. پدری مثل ابراهیم و مادری مثل هاجر باشید و فردای قیامت به خدا میگویید که ما اسماعیل مان را در راه تو ودین تو و برای لبیک گفتن به حرف فرزند فاطمه - که در مقابل امپریالیسم شرق و غرب «هل من ناصر ینصرنی» سر داده - فرستادیم. بگویید خدایا! امانتی که پیش ما گذاشتی به خودت برگرداندیم. انقلاب ما با آبیاری خون ناچیزمان ان شاءالله به انقلاب حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) خواهد پیوست و این رزمندگان درجبههها مثل شهدای صدر اسلام هستند، دردناکتر کشته میشوند. به غیب امام زمان و به غیب پیامبر اعتقاد دارند، چون پیامبر فرمود: اصحاب من کسانی اند که مرا نمیبینند، اما درغیبت من ایمان به خدا و کتاب من میآورند و آنانند اصحابم. پدر گرامی! از شما میخواهم که الگویی برای پدران دیگر باشید، خدا را فراموش نکنید «الا بذکر الله تطمئنالقلوب». فقط به ذکر خداوند متعال دلهایتان آرام میگیرد. خدا به این راحتی بندگانش را از دنیا نمیبرد «خلق الانسان فیکبد» انسان را در ناراحتی و سختی آفریدیم، خدا امتحان میکند، محک میزند. «أحسب الناس ان یُترکوا ان یقولوا آمنا و هم لایُفتنون»(عنکبوت/2) آیا به حساب میآورید که فقط گفتند ما ایمان آوردیم ترکشان خواهیم کرد و امتحان و آزمایشی نیست؟ انقلاب کردیم که دوباره این ابرمرد تاریخ ما را از دهان استعمارگران بیرون آورد. اگر قدر این عزت و عظمت انقلاب را ندانیم و خط آن را که همان خط روح الله فرزند پیامبر است ادامه ندهید، به گیر منصور دوانقیها خواهیم افتاد. و اینک چند وصیت میکنم:
1ـ روز مردنم هیچ گریه نکنید، لباس سفید بپوشید، چون امام برای فرزندش گریه نکرد.
2ـ اسلحهام را بر زمین نگذارید، حتماً برادر با وقارم، شعبان؛ به دوش خواهد کشید.
3ـ اگر سعادت شهید شدن داشتم، مرا در محلهام بغل برادر شهید میرداماد خامه به خاکم بسپارید.
4ـ فقط در خط امام به فرامین امام گوش دهید، مبادا به دامن گروهک های منافق و چپ و راست بیفتید.
5ـ به خواهرانم نصیحت میکنم زینب گونه باشند، الگویتان زینب است، مثل او مبارزه کنید و یزید زمان را رسوا کنید.
6ـ پدر و مادرم، صبر و استقامت داشته باشید «ان الله مع الصابرین».
7ـ کتابهایم متعلق به برادرم شعبان است که دیگر راه کج نرود، راه شهدا راه اوست. «الیمین و الشمال مضله والطریقالوسطی هی الجاده» (علی علیه السلام). چه چپ و چه راست هر دو گمراهند، فقط اسلام است که بر پایه قرآن و سنت رسولالله (صلی الله علیه و آله) استوار است. من از مادرم، خواهرم و برادرانم طلب عفو میکنم، از همه فامیلها طلب عفو دارم، به خصوص از همسایگان، ازطرف من از آنها عذر خواهی کنید، اگر بیادبی شد؛ عفوم کنند. در جبهه حالم خیلی خوب است، از خداوند متعال خواهان سلامتی شما میباشم. خداحافظ شما رمضان عباسی جبهه دارخوین، اعزامی از بسیج قم
استان: مازندران
شهرستان: ساری
تولد: 1342
شهادت: 18/5/60
تولد [سن هنگام شهادت 18 سال و 6 ماه]
شهید رمضان عباسی (1342_1361) متولد روستای زیبای طبقده شهرستان شهید پرور میاندرودِ استان مازندران است. رمضان عباسی در خانوادهای با ایمان و دوستدار اهل بیت علیه السلام متولد شد ، مادرش فاطمه صغری عرب و پدرش کریم نام داشت.
تحصیلات ؛ خانواده و ازدواج [حوزه علمیه][مجرد]
رمضان عباسی در سایه محبت های پدر و مادر پاکدامن و مهربانش دوران کودکی را پشت سر گذاشت و بعد وارد مدرسه شد و به فراگیری تحصیل پرداخت ، شهید در شهرهای نکا و قم مشغول فراگیری دروس حوزوی بوده .ایشان مجرد و فرزند دوم خانواده بود.
شهادت [بسیجی _ داروخوین] [شهید سال دوم جنگ تحمیلی]
رمضان عباسی در عضویت بسیجی به اسلام خدمت می کرد که در 1361/05/18 هجری شمسی در دارخوین شهد شیرین شهادت نوشید و در جوار رحمت الهی جای گرفت . پیکر پاک شهید عباسی پس از تشییع در زادگاهش (طبق ده) دفن شد. سلام و درود خدا بر روح پاک و مطهرش.
فرازهایی از وصیتنامه شهید رمضان عباسی
شهادت باعث می شود که انسان با خدا ملاقات کند . به ، چه سعادتی . چه زیبا گفت : رسد آدمی به جایی که به جز خدا نداند. پدر و مادر عزیزم شما باید در دنیا امتحان خود را بدهید ، فرزند داری هم آزمایش است ؛ همه چیز آزمایش است. پدری مثل ابراهیم و مادری مثل هاجر باشید ؛ فردای قیامت به خدا می گوئید که ما اسماعیلمان را در راه تو و دین تو و برای لبیک گفتن به ندای فرزند فاطمه س که در مقابل شرق و غرب «هل من ناصر ینصرنی» سر داده فرستادیم...
... اگر قدر این عزت و عظمت انقلاب را ندانیم و خط امام را که فرزند پیامبر است ادامه ندهیم به گیر منصور دوانیقی ها خواهیم افتاد.